حسن و معلم

خانم معلم: سه تا پرنده هست یکی را با تیر بزنیم چنتا میمونه ؟
حسن هیچی! بقیه میپرن ...
معلم: دو تا داریم ولی از طرز فکرت خوشم اومد حالا شما یه مسئله بساز..
حسن: سه تا خانم بستنی میخورن
یکی لیس میزنه ،
یکی میکنه دهنش درمیاره؛
یکی گازمیزنه؛
کدوم شوهر داره؟
معلمه سرخ میشه میگه اونکه میکنه دهنش
حسن: نه اونکه حلقه دستشه ولی از طرز فکرت خوشم اومد

استاد رند

دانشجوی عزیز وقتی که شما سرکلاس اس ام اس میفرستی من کاملا متوجه میشم......
چون هیچ احمقی به خشتک خودش زل نمیزنه در حالی که لبخند روی لبش باشه......
دوستدار شما استاد...........